با دقت در سفرنامههایی که به جای مانده به این نتیجه میرسیم که آنچه از قرن نهم تا قرن چهاردهم میلادی وجود دارد، گردشگری توسط مردمانی است که از منطقهٔ جغرافیایی ایران پیش از دورهٔ اسلامی است به کشورهای خاورمیانه و خاور دور، مانند: ژاپن و اروپا سفر میکردند. این گردشگران گزارش سفر خویش را در کتابهای جغرافیائی یا در پژوهشهای تاریخی و عقیدتی ارائه دادهاند؛ و در این دوران خبری از رفت و آمد گردشگران اروپایی و مردمان غربی نیست؛ و گویا آنان هیچ گونه علاقهای به گردشگری نداشتهاند. گاهی به یک جهانگرد و تاجر یهودی غربی در بلاد شرق برمیخوریم. از قرن پانزدهم به بعد، به ویژه در قرن هفدهم میبینیم که جریان گردشگری بهطور دقیق به عکس جریان یافتهاست. جهانگردان مهم را غربیان تشکیل میدهند که به سرزمینهای شرق روی آورده و گزارشهای گوناگونی از آداب، میراث فرهنگی، شیوههای حکومتی، اجناس و محصولات شهرهای اسلامی دادهاند و خبری از جهانگردان مسلمان نیست یا اگر رحله هائی وجود دارد، در محدوده سفر حج و از منطقهای اسلامی به منطقهای دیگر است.
ایرانیها پس از آلمانیها و گرجیها، سومین کشور «صادرکننده گردشگر» به آسیای صغیر شمرده میشوند. پس از ترکیه، کشورهای حاشیه خلیج فارس قرار دارند که به دلیل نزدیکی و ارزان بودن مسافرت، مورد توجه گردشگران ایرانی قرار میگیرند. این کشورهای کم وسعت توانستهاند به حدی در صنعت گردشگری موفق شوند که رقم حضور ایرانیان در این کشورها، سالانه بیش از ۷۰۰ هزار نفر، برآورد میشود.
درباره این سایت